صبا صارمی – با گذشت زمان، فرزندپروری دچار تغییرات چشمگیری شده است. خانوادهها که در گذشته نقش نظارتی و حمایتی داشتند، امروزه در زندگی فرزندان بیشتر دخالت میکنند و سعی دارند تمامی نیازها وخواستههای آنان را فراهم کنند.
این شیوه که با نیت محبت و مراقبت بیش از حد صورت میگیرد، باعث ضعیف شدن حس مسئولیتپذیری، استقلال، و توان حل مسئله در کودکان و نوجوانان میشود. در مقابل، نسلهای گذشته در شرایطی رشد میکردند که فرصت تجربه، شکست، و آموختن واقعی را داشتند.
داود فتحی، روانشناس و مشاور کودکان و نوجوانان گفت: به این والدین هلیکوپتری یا فرزند پروری، والدین بیش حمایتگرانه میگوییم. یعنی فرزند تا میگوید آب، ۱۰ نفر برایش شربت میآورند و این رفتار درست نیست. درواقع هرچقدر والدین نیتشان برای محافظت از فرزند و کاهش رنج آنها باشد اما پیامدهای منفی زیادی دارد که به تعدادی اشاره میکنم. اول از همه کاهش تاب آوری است؛ وقی یک والد همه مشکلات فرزندش را حل میکند کودک یاد نمیگیرد با چالشها و شکستها و نا امیدیها مقابله کند.
وی افزود: نکته بعدی اضطراب و افسردگی است. بچههایی که تحت حمایت افراطی قرار میگیرند بیشتر در معرض اضطراب، ترس، ترس از شکست و حتی افسردگی قرار میگیرند؛ گاهی این حس سراغشان میآید که به اندازه کافی خوب نیستند. معمولا این افراد دچار شخصیت وابسته میشوند و در بزرگسالی برای تصمیمگیری مستقلانه دچار مشکل هستند.
در حوزه مسائل اجتماعی هم دچار مشکل میشوند یعنی مهارتهای ارتباطی کافی پیدا نمیکنند. زمانی که والدین معمولا در تعاملات اجتماعی دخالت کنند فرزند اصلا فرصت یادگیری حل مسئله یا مدیریت روابط را پیدا نمیکند و گاهی اوقات این مسئله باعث احساس حقارت یا حتی اعتماد به نفس کاذب میشود. گاهی اوقات این حمایت باعث میشود طرف فکر کند خیلی خاص یا خیلی برتر از دیگران است یا بخاطر اینکه تجربههای مشخصی ندارد و استقلال را تجربه نکرده است اعتماد به نفس پایینی پیدا میکند.
اما در این میان گاهی والدین متوجه نیستند با این نوع توجه و برآورده کردن فوری خواستههای فرزندشان چگونه به شخصیت آنها شکل میدهند. میزان آگاهی والدین زمانی مشخص میشود که درباره تجربهها و شخصیت پدر و مادرها صحبت میکنیم؛ والدینی که شاید در تلاشند تا گذشته خود را برای فرزندشان جبران کنند.
فتحی در این باره میگوید: اول بگویم که فوری به والدین حمله نکنیم و نگوییم شما آگاهانه چنین بلایی سر بچه میآورید؛ میتوانیم بگوییم که واقعا عمدی نیست. مسائلی که میتواند وجود داشته باشد اول ترس و اضطراب والدین هست. مثل ترس از شکست فرزند؛ میترسند که فرزندشان از قافله عقب بماند بنابراین به سمت کنترل بیش از حد یا فراهم کردن همه امکانات حرکت میکنند.
دوم گاهی اوقات خود والدین اضطراب دارند. این افراد معمولا در کودکی احسلاس فقر، نا امنی و کم توجهی را تجربه کردهاند و میخواهند با جبران افراطی از فرزندشان محافظت کنند.
وی همچنین افزود: برخی از والدین دائم نگرانند که اگر فرزند در مدرسه یا در هر درسی ضعف داشته باشد دیگران میگویند این کودک پدر و مادر خوبی نداشته است. مسئله بعد بحث فرهنگ رقابت است یعنی امروز در نتایج کنکور این مهم است که فرد در چه رشتهای قبول شود برای همین اگر میبینید والد تمام تلاشش را میکند تا اسم بچهاش روی بنر باشد واضح است این تلاش آسیب میزند. مقایسههای اجتماعی یعنی بچه را به کلاسهای متعدد میفرستند و وسایل گران تهیه میکنند تا احساس کنند آن فشار کمتر شده است.
فتحی در ادامه با اشاره به نقش فضای مجازی و تاثیر رسانهها و شبکههای مجازی گفت: تاثیر رسانهها را اصلا نباید نادیده بگیریم. سبک زندگیهایی که در شبکههای اجتماعی تبلیغ میشود معلوم است ما را به این سمت میبرد که فرزندانمان را بینقص بار بیاوریم. گاهی در واقع کمبودهای گذشته والدین است که نقش آفرینی میکند. مثلا والدین در کودکی امکانات کافی نداشتند یا اینکه بههرحال محبتی دریافت نکردند و امروز به صورت افراطی محبت میکند.
وی افزود: گاهی هم والدین اینطور تصور میکنند که اگر همه چیز را مدیریت کنند میتوانند از فرزندشان در مقابل هر خطری محافظت کنند و کمالگرایی والدین در صدر دلایل قرار میگیرد که معمولا به حمایت افراطی منجر میشود.
وی در خصوص تفاوتهای فرزند پروری نسل قدیم و جدید اضافه کرد: گاهی اوقات مقایسه نسل قبل و بعد ما را دچار سوء گیری میکند. نمیتوانیم بگوییم که در نسل قبلی همه چیز خوب و عالی بوده است و آنها قوی و مسئولیت پذیرند و نسل جدید اینگونه نیست.
در گذشته امکانات کمتری بوده و بیشتر بچهها رو به سمت مسئولیت پذیری میبرده است. بیشترشان خیلی هم زودرس بودهاند. بچههایی که خیلی زودتر مجبور بودند در اقتصاد خانواده کمک کنند و شرایط موجب میشد که دائم شکست و حل مسئله داشته باشند و تاب آوریشان بالا میرفت، زمانی که شما دائم در حال مجادله و مبارزه با محیط پیرامون هستی ناخواسته تاب آوری هم بالا میرود.
اجازه دهید بچهها اشتباه کنند
بسیاری از والدین، برای محافظت از فرزندانشان، آنها را از هر اشتباه و سختی دور نگه میدارند غافل از اینکه بخشی از استقلال، با تجربهی شکستها و عبور از دشواریها شکل میگیرد. گاهی بهترین لطفی که میتوان در حق کودک کرد این است که اجازه دهیم زمین بخورند.
فتحی با اشاره به روشهای جلوگیری از سبک فرزندپروری افراطی میگوید: باید اجازه دهیم بچهها اشتباه کنند، اگر اجازه ندهیم هیچوقت یاد نمیگیرند. یک قانونی وجود دارد به اسم قانون طلایی یعنی هر کاری که بچهها میتوانند انجام دهند، بگذارید انجام بدهند تا خودشان تجربه شکست یا پیروزی را به دست آورند و این امر سبب میشود تا در زندگی مسئولیت پذیر شوند و مهارت زندگی را تجربه کنند.
وی در انتهای با اشاره به راه حلهای مناسب برای والدین افزود: مهارت نه گفتن را به فرزندان بیاموزید تا بتوانند گاهی به خود و دیگران نه بگویند. حتما در کارگاه فرزند پروری شرکت کنند و از مشاورههای تخصصی استفاده کنند. آموزش و تحلیل روانی والدین هم جزء اصول است. باید بچهها را رها کنید تا به رشد برسند، آینده از آن بچههایی است که از استقلال بیشتری برخوردارند.
منبع : https://borna.news/fa/news/2221713/%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D9%86%D9%81%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%B7%DB%8C-%D9%88%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D9%87-%D8%AF%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%DA%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%B4%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D9%87-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF